کد مطلب:243787 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

افتادن آلت نوازندگی از دست آواز خوان
[65] 18 - كلینی روایت كرده است:

از محمد به ریان نقل شده كه گفت: مأمون ملعون، هر نیرنگی درباره ی امام جواد علیه السلام به كار بست، كار ساز نشد؛ وقتی تصمیم گرفت دختر خود را به همسری اش در آورد، دویست كنیز از جوانترین و زیباترین آنان كه در دست هر كدام جامی پر از گوهر بود، به من سپرد تا هنگامی كه امام جواد علیه السلام در جایگاه سران و بزرگان قرار گرفت، از حضرت استقبال نمایند؛ اما امام جواد علیه السلام، به هیچ یك از آنها توجهی نفرمود.

و (در آن زمان) مردی، بنام «مخارق» كه آواز خوان، نوازنده با آلات مختلف و دارای ریش بلند بود، وجود داشت؛ مأمون او را فرا خواند، و او اظهار داشت: ای امیر مؤمنان! اگر مشكل تو با او، راجع به امور دنیوی است، ترتیب آن را برایت می دهم؛ سپس در مقابل امام جواد علیه السلام نشست و صیحه ای زد كه همه ی اهل منزل، گرداگرد او (مخارق) جمع شدند و او، شروع به نوازندگی و آواز خوانی نمود؛ مدت یك ساعت، كار خود را ادامه داد در حالی كه امام جواد علیه السلام كمترین توجهی نه از چپ و نه از راست، به او نفرمود؛ آنگاه سر مبارك خود را بلند كرد و فرمود: از خدا بترس، ای ریش بلند!



[ صفحه 56]



راوی گفت: در این هنگام، آلت نوازندگی از دست مخارق افتاد و تا زنده بود، نتوانست از دو دست خود، استفاده كند.

راوی گفت: مأمون حال او را جویا شد؛ او گفت: وقتی امام جواد علیه السلام مرا آواز داد، به لرزه شدیدی افتادم و هرگز بهبود نیافته ام. [1] .



[ صفحه 57]




[1] كافي 1: 494 ح 4.